انقلاب فرهنگی

برخی مطالب پراکنده از یحیی عبدالهی

انقلاب فرهنگی

برخی مطالب پراکنده از یحیی عبدالهی

به کانال بپیوندید:

حنان https://eitaa.com/yahyayahya
درایت
https://eitaa.com/deraiat
فلسفه تابع وحی (فتوح)
https://eitaa.com/fotoooh

المپیک، مظهر ورزش سرمایه داری

پنجشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۱، ۰۸:۰۲ ق.ظ


المپیک مظهر ورزش سرمایه داری

 1- انحراف «ورزش» از غرض اصلی خود

هرچند در گیر و دار المپیک 2012 لندن، سخن گفتن از مباحث بنیادین و کلان ورزش جای ندارد و در زیر انبوهی از سرو صداهای این مراسم عظیم گم شده و به دست فراموشی سپرده می شود اما از آنجا که یکی از مصادیق سخن، موضع ما نسبت به المپک است به ذکر نکاتی در این خصوص می پردازیم. براین اساس شایسته است با نگاهی دوباره و از مقیاس کلان به هدف اصلی از «ورزش» نگریسته شود و میزان دستیابی به این هدف ارزیابی شود. اساساً ورزش چه فایده و مصلحتی دارد؟ واضح است که بی درنگ واژه «سلامتی» به ذهن خطور می کند؛ ورزش می بایست عاملی برای سلامتی جسم و نشاط روح باشد. ولی آیا آنچه که امروزه به نام ورزش در کشور وجود دارد با همه ابعاد گسترده و پیچیدگی هایش توانسته است این هدف را تأمین کند و یا حداقل در آن مسیر قدم بر دارد؟ با کمی دقت در مظاهر پدیده ورزش در پیرامون خود خواهیم دید اساساً ورزش به همه عرصه ها کشیده شده و از آن هر بهره ای برده می شود جز هدفی که قرار بود آن را تأمین کند.

به عنوان مثال اگر به سرآمد ورزش ها یعنی «فوتبال» نگریسته شود ؛ خواهیم دید به جز تعداد اندکی که فوتبال بازی می کنند - البته بر فرض اینکه فوتبال را موجب سلامتی بدن بدانیم!- باقی فعالان این عرصه درگیر حواشی آن هستند. حواشی اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی فوتبال بر ذات آن غلبه کرده است و از غرض اصلی که سلامتی و نشاط بوده، دور شده است. آیا این معقول است که تعداد اندکی ورزش کنند، پول های هنگفت بگیرند، تصاویرشان بر صفحات روزنامه و مجله و تلوزیون درج شود و مشهور شوند، از سفرهای پرهزینه خارج از کشور بهره مند شوند و.. ولی بسیاری دیگر -که اکثریت فعالان این عرصه را شامل می شوند- تماشاگر و حامی آنها باشند و بر سر رفتار و گفتار آنان جنگ و دعوا کنند و به خاطر آنان تَب کنند؟! جز این است که این عده پر جمعیت در چنگال هیجان های کاذب فوتبال گرفتار آمده و بر سر حواشی بازی فوتبالِ عده ای اندک، سرگرم شده اند؟! آیا در یک بازی فوتبال در ورزشگاه آزادی با صد هزار نفر تماشاگر، می توانیم بگوییم صد هزار نفر به امر ورزش مشغول هستند؟ و ما توانسته ایم صد هزار نفر - و بلکه هزاران نفر دیگر پای تلوزیون- را به عرصه ورزش بکشانیم؟! به راستی این بازی ورزش به جز بیست و دو نفر بازیکن در زمین، چه سود و منفعت حقیقی برای دیگران دارد؟! در اینجاست که می بایست در ساختار کلان ورزش کشور تأمل مجددی کرد.

2- ضرورت جایگزینی «ورزش همگانی» به جای «ورزش قهرمانی»

با نگاهی به مناسبات ورزشی کشور به نتایج أسف باری می رسیم؛ میلیاردها تومان پول هزینه می شود که عده ای اندک بتوانند در مسابقات جهانی شرکت کنند و مدال آورند، حال این مدال چه فایده ای دارد؟ آیا غرض اصلی از ورزش، مدال آوری و کسب رتبه و مقام بود؟! اگر اینطور نیست چرا باید هدف اصلی در عرصه ورزش، کسب رتبه و مقام و مدال باشد؟ هزینه های هنگفتی که صرف عده ای انگشت شمار می شود که در مسابقات جهانی همچون المپیک و جام جهانی حضور یابند، چه توجیهی دارد؟ اگر غرض اصلی از ورزش «سلامتی و نشاط» است چرا نباید این هزینه ها صرف ورزش همگانی شود تا همگان از بستر و امکانات ورزشی بهره ببرند؟

در حال حاضر ساختار ورزش کشور به شدت متأثر از ساختار ورزش مدرن در غرب می باشد که به مهره ای در سیستم سرمایه داری و در خدمت طبقه ای خاص در آمده است. ورزشی که در خدمت عده ای سرمایه دار بوده و در آن، بازیکنان همچون کالا خرید و فروش می شوند. اگر در گذشته صاحبان مال و شوکت، حیوانات را به جان همدیگر می انداختند و از تماشای مبارزه آنها لذت می بردند، اگر در روم باستان، گلادیاتورها به جنگ یکدیگر رفته و برای فرمانده هان و حاکمان خود صحنه های حماسی خلق می کردند و افتخار می آفریدند امروزه این ساختار، به شکلی مدرن در قالب جام جهانی و المپیک استمرار یافته است. امروزه المپیک، بزرگترین حادثه ورزشی به حساب می آید درحالیکه این ساختار و برنامه از حیث مشارکت مردمی در اصل ورزش- ورزشی که تأمین کننده سلامتی و نشاط باشد- در حداقل قرار دارد. براین اساس می توان دریافت که اهداف و اغراض دیگر در این پدیده مورد توجه قرار می گیرد. در دنیایی که همه موجودات به چشم سرمایه و کالا دیده می شوند، ورزش - و در رأس آن فوتبال- نیز بازی اغفال اکثریت در تأمین منافع مادی اقلیت است.

این قصه تلخ در کشور ما نیز جریان دارد؛ بودجه های هنگفتی که در کشور ما صرف عده ای اندک می شود تا کسب مدال و افتخار! کنند، و باقی مردم آنها را تشویق کرده و از این مدال آوری، احساس غرور ملی به آنها دست دهد!، شاهدی بر این ادعا است. آیا بهتر نیست به جای اینکه اکثریت حاضر در این چرخه، به تشویق اقلیت بپردازند و احساس غرور ملی به آنها دست دهد، خود در امر ورزش شرکت کنند و به ورزش بپردازند؟! آیا چنین تقسیم کاری، نشان از طبقاتی شدن امر ورزش ندارد؟!

به عنوان مثال در حال حاضر سهم اعظم بودجه ورزش فوتبال در کشور برای چند باشگاه صرف می شود که از این میان هزینه های جانبی و حاشیه ای آن - همچون حقوق دو ملیاردی سرمربی فوتبال پیروزی - ، بیش از هزینه هایی است که صرف اصل و اساس ورزش می گردد. به عبارت دیگر اکثر هزینه های ورزش قهرمانی صرف عوامل جانبی همچون مربی گری، کادر فنی، کادر پزشکی، داوری، مسافرت های تیم و... می شود در حالیکه در ورزش همگانی چنین هزینه هایی وجود نداشته و بودجه آن مستقیماً در ایجاد محیط و ابزار لازم برای انجام آن ورزش هزینه می شود.

بنابر آنچه گذشت و با توجه به هدف برشمرده از ورزش -که تندرستی و سلامتی بود-، ضروری است سرانه ورزش در کشور همچون دیگر یارانه های دولتی، هدفمند شده و از انحصار عده ای اندک خارج گردد. البته این هدفمندی نمی بایست به صورت پرداخت نقدی باشد چه اینکه ورزش نیازمند محیط و ابزار متناسب است که با خرد شدن این سرانه، منافات دارد. همچنین واگذاری آن به بخش خصوصی مشکلات خاص خود را در پی خواهد داشت. از این روی مناسب است این هدفمندی به صورت پرداختن به ورزش همگانی و ایجاد بستر های مناسب برای ورود عموم ملت به امر ورزش تحقق یابد و در این راستا سیاست های کلان ورزشی تغییر یافته و «ورزش همگانی» جایگزین «ورزش قهرمانی» شود. البته این جایگزینی به معنای محور قرار گرفتن و اولویت اول است و نه اینکه ورزش قهرمانی تعطیل شود. اینگونه تعداد بسیاری از مردم از جایگاه تماشاچی ورزش به زمین بازی راه پیدا می کنند و شادی و نشاط و سلامتی برای آنها جایگزین هیجانات کاذب و حواشی سرگرم کننده و بی فایده خواهد شد.

  • یحیی عبدالهی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">